دسته‌بندی

قسمت اول از توانایی شغلی: توانایی در شغل به چه معناست؟

«انجام این کار از توانایی من خارج است.»

چند بار تاکنون این جمله را از دوستان و اطرافیان خود شنیده‌اید یا خودتان گفته‌اید؟ اما واقعا منظور چیست؟ منظور توانایی جسمی است یا ذهنی؟ توانایی مالی است یا محیطی؟ اصلا توانایی چه مولفه‌هایی را در بر می‌گیرد و چطور تعریف می‌شود؟

توانایی یکی دیگر از مفاهیم انتزاعی است که روانشناسان از دیرباز دنبال معرفی آن بوده‌اند، چرا که این مفهوم کنار سایر مفاهیمی که ویژگی‌ها و قابلیت‌های انسان را توضیح می‌دهد، بسیار پرکاربرد است. اگر بخواهید در شغل مناسب خود مشغول کار شوید، قطعا یکی از مهم‌ترین چیزهایی که باید مدنظر بگیرید، توانایی‌ انجام آن شغل است. در واقع بخش اعظم آنچه که برای موفقیت در شغل خود به آن نیاز دارید، در توانمندی‌های شما برای انجام آن شغل خلاصه می‌شود. این توانایی‌ها می‌تواند طیف گسترده‌ای را دربرگیرد، از توانایی‌های حرکتی گرفته تا توانایی سنی.

فرض کنید در حال تماشای فوتبال، غرق در اندیشه هستید. در فکرتان خود را می‌بینید که بزرگ‌ترین دربازه‌بان دنیا شده‌اید، اما وقتی از رویای خود بیرون آمده و در دنیای واقعی پا به میدان می‌گذارید، می‌بینید بزرگ‌ترین مولفه برای دربازه‌بانی یعنی توانایی حرکتی و واکنش سریع را ندارید. چه کار باید کنید؟ آیا رویای خود را رها کنید و بپذیرید که این توانایی را ندارید؟ یا تلاش کنید حتی اگر برترین دربازه‌بان دنیا نشدید، «در حد توان خود» فرد موفقی در این زمینه شوید؟ اگر دنبال جواب سوال‌های بالا هستید، با این مقاله از ردپا همراه باشید.

وقتی صحبت از توانایی می‌شود، منظور دقیقا چیست؟

از دیرباز پژوهش‌های زیادی درباره تفاوت‌های فردی افراد صورت گرفته است. یکی از این تفاوت‌های فردی موردعلاقه محققان، پژوهش درباره توانایی است. افراد زیادی تلاش کرده‌اند توانایی را تعریف کنند.به طور کلی توانایی شامل کلیه امکاناتی است که برای انجام یک کار دارید. این امکانات شامل وضعیت فیزیکی، وضعیت مالی، تخصص و مهارت، جنسیت، سن، توانایی ذهنی و… است.

توانایی کلمه‌ای است که معمولا در محاوره‌ها مترادف با مهارت به ‌کار می‌رود. افراد زیادی هنگام صحبت درباره به مهارت فردی، می‌گویند «آن فرد توانایی‌های زیادی دارد.» با این حال، کلمه توانایی هنگامی که در زمینه تفاوت‌های فردی به کار رود، معنای خصیصه یا ظرفیت کلی فرد است که به عملکرد او در انواع مهارت‌ها یا تکالیف ارتباط دارد.

بنابراین می‌توان اینطور فرض کرد توانایی همه آن چیزهایی است که شما برای زندگی روزمره به آن‌ها نیاز دارید. در ادامه به دسته‌بندی انواع توانایی و اهمیت هرکدام می‌پردازیم.

انواع توانایی و راه‌های تقویت آن‌ها در مسیر موفقیت

همانطور که قبلا هم گفتیم از دیرباز محققان برای مطالعه توانایی تلاش کرده‌اند و هرکدام طبقه‌بندی‌های مختلفی از آن ارائه داده‌اند. در زیر به معرفی کامل‌ترین این طبقه‌بندی‌ها می‌پردازیم.

الف) توانایی های حرکتی

فرض کنید در کلاس اسکیت ثبت‌نام کرده‌اید. علاوه‌بر شما، چند نفر دیگر نیز حضور دارند. مربی در حال آموزش به اعضای کلاس است. در حالی که بعضی افراد نمی‌توانند با کفش‌های اسکیت قدم از قدم بردارند، شما اولین دور خود را با همان کفش‌ها می‌زنید. احتمالا مربی توانایی حرکتی شما را بسیار بالا ارزیابی کرده و بگوید اگر همین‌طور پیش بروید، در زمان اندکی در این رشته موفقیت‌های بزرگی کسب خواهید کرد.

دلیل اینکه شما نسبت به سایر افراد کلاس بهتر عمل کردید، چیست؟ آیا شما با نوعی توانایی حرکتی ویژه به دنیا آمده‌اید که می‌توانید در هر کاری موفق باشید؟ یا شما در فعالیت‌های مختلف، تمرینات زیادی داشته‌اید؟ آیا روی همه فعالیت‌های بدنی مسلط هستید یا فقط برخی از آنها را خوب اجرا می‌کنید؟

همچنین ممکن است در سرعت و کیفیت یادگیری با دیگران متفاوت باشید. اگر در یک کلاس عملی، به مبتدیان تدریس کنید، در اولین روزهای کلاس شاهد درجه‌های متفاوتی از موفقیت و شکست خواهید بود. برای نمونه، در یک کلاس گلف برای مبتدیان هنگام ضربه زدن، برخی از آنان وقت زیادی صرف می‌کنند تا فقط بتوانند باتون خود را با توپ تماس دهند، اما عده‌ای در انتهای دیگر دامنه توانایی قرار دارند و می‌توانند به خوبی به توپ ضربه بزنند. معمولا بقیه کلاس مابین پیوستار موفقیت قرار می‌گیرند.

بی‌شک تفاوت‌های مشابهی را در موقعیت‌های دیگر فعالیت‌های بدنی، مانند کلاس‌های رانندگی و جلسه‌های توانبخشی دیده‌اید. هنگامی که افراد به کلاس‌های فوق یا موقعیت‌هایی شبیه به آن وارد می‌شوند، دامنه وسیعی از توانایی‌های حرکتی نشان می‌دهند.

اما آیا شما حتما باید توانایی حرکتی بالایی داشته باشید تا در همه کارها موفق باشید؟ البته که خیر. مهم‌ترین کاری که شما باید انجام دهید، تطبیق توانایی‌های خود با شغل موردنظر است. ممکن است در آزمون توانایی شما توانایی حرکتی پایینی داشته باشید، اما از توانایی شناختی (ذهنی) بالایی برخوردار باشید. اگر بخواهید شغل انتخاب کنید، در مشاغلی که توانایی حرکتی کمتر اما توانایی شناختی بالاتری نیاز دارند (مانند سخنرانی و نویسندگی) موفق‌تر عمل خواهید کرد.

شناسایی توانایی حرکتی در افراد دربرگیرنده مولفه‌های مختلفی است که ما در زیر به مهم‌ترین این موارد اشاره می‌کنیم.

  • زمان واکنش؛ توانایی پاسخگویی سریع به محرکی که پدیدار می‌شود.
  • سرعت حرکت؛ توانایی حرکت سریع عضلات بزرگ.
  • کنترل شدت. توانایی تغییر سرعت و جهت پاسخ با زمانبندی دقیق، مانند تعقیب هدفی که مدام حرکت می‌کند.
  • چالاکی دستی؛ توانایی حرکت دست و بازوی ماهرانه و خوب هدایت شده.
  • هدفگیری؛ توانایی هدفگیری دقیق یک شی کوچک در فضا.
  • هماهنگی دست وچشم یا دست و پا؛ توانایی اجرای مهارت‌هایی که به بینایی و استفاده دقیق از دست و پا نیازمند است.

سنجش توانایی حرکتی ممکن است برای پیش‌بینی استعداد فرد در مهارت‌های خاصی مفید باشد. این پیش‌بینی‌ها به ویژه در زمینه‌های صنعت، نظامی‌گری و ورزش بسیار مفید است. چرا که تا حدود بسیار زیادی از اتلاف وقت و هزینه پیش‌گیری خواهد کرد. این پیش‌بینی همچنین فرض می‌کند که فرد انتخاب شده کار موردنظر را از افرادی که انتخاب نشده‌اند، بهتر اجرا خواهد کرد. اگر افراد مناسب، کارهای مناسب با خود را انجام دهند، علاوه‌بر صرفه‌جویی در وقت و هزینه، رضایت شغلی بیشتری خواهند داشت.

به مثالی که در اول مقاله ارائه شد برگردیم. فرض کنید به دربازه‌بانی در فوتبال علاقه‌مند هستید. برای پیش‌بینی موفقیت شما در این حرفه نیاز است سرعت واکنش شما در هدفگیری که در بالا به عنوان یکی از مولفه‌های توانایی حرکتی معرفی شد، اندازه‌گیری شود. حال اگر شما نمره خوبی در این ارزیابی به‌دست آورید، نشان‌دهنده آن است که یکی از مولفه‌های مهم موفقیت در این رشته را دارید.

حال که به اهمیت توانایی حرکتی پی بردید، چطور می‌توانید آن را تقویت کنید؟

اولین و مهم‌ترین مولفه در تقویت توانایی‌های حرکتی داشتن عضلات ورزیده و قوی است. اگر شما به کاری علاقه‌مند هستید که در آن توانایی حرکتی حرف اول را می‌زند، باید ساعت‌های مشخصی در روز را صرف ورزش کنید. از طرف دیگر برای تقویت توانایی‌های حرکتی داشتن بدن ورزیده و آماده کافی نیست. شما باید روی هماهنگی اعضای بدن خود با دستورات مغزتان نیز کار کنید. بنابراین باید برای داشتن ذهن آماده و هوشیار هم تلاش کنید. بازی‌های فکری و شطرنج به شما کمک می‌کند آمادگی ذهنی خود را تقویت کنید. در آخر نیز این را باید خاطر نشان کرد که خواب کافی در شبانه‌روز به شما کمک می‌کند در تقویت توانایی حرکتی موفق‌تر عمل کنید.

ب) توانایی‌های شناختی

در یک جلسه مدیرتان از شما خواسته گزارشی از کارکرد ماهانه خود ارائه دهید. در این گزارش باید به موانع پیش‌رو در شغلتان بپردازید و برای هر کدام راه‌حلی ارائه دهید. ساعت‌ها پشت میز خود می‌نشینید و به مغزتان فشار می‌آورید که چه بنویسم و از کجا شروع کنم. چند جمله می‌نویسید، کاغذ را مچاله می‌کنید. نمی‌توانید آنچه در ذهنتان می‌گذرد، روی کاغذ جاری کنید. نمی‌توانید روی موضوع متمرکز شوید و کلمات را کنار هم ردیف کنید. چرا؟

توانایی شناختی نام دیگر ویژگی خدادادیی است که از آن به عنوان توانایی ذهنی یاد می‌کنند. به طور کلی توانایی شناختی شامل توانایی‌های استدلال، یادآوری، فهم زبانی و تعیین موقعیت است. توانایی شناختی نشان‌دهنده چگونگی اجرای صحیح کارها توسط افراد است. حال اگر بخواهیم توانایی شناختی را به طور دقیق تعریف کنیم باید گفت:

توانایی شناختی یک اصطلاح است که به توانایی‌های فرد برای پردازش (افکار) اشاره دارد. توانایی شناختی در یک فرد سالم وجود دارد و به صورت «توانایی‌های یک فرد برای انجام فعالیت‌های مختلف ذهنی که بیشتر مرتبط با یادگیری و حل مسئله است» تعریف می‌شود.

کلمه شناخت معمولا به مواردی همچون حافظه، توانایی یادگیری اطلاعات جدید، گفتار، درک مطالب نوشته شده و… اشاره دارد. همه شما از اوایل کودکی قادر به یادگیری مهارت‌های جدید هستید. هرچه این توانایی در شما بالاتر باشد، شما از توانایی شناختی بالاتری برخوردارید.

آیا اطراف خود فردی را می‌شناسید که همه چیز را خیلی خوب به ذهن می‌سپارد و در زمان‌هایی که به آنها نیاز دارد، به سرعت آن‌ها را بازیابی می‌کند؟ افرادی که این ویژگی را دارند، اغلب در آزمون‌های مربوط به ارزیابی توانایی شناختی نمره بالایی دریافت می‌کنند. یک مثال خوب از چنین افرادی، کتابدار موفقی است که به سرعت و بدون نیاز به مراجعه به بانک داده‌ها، توانایی پیدا کردن کتاب‌های موردنیاز شما را دارد.

از طرف دیگر اگر شما سخنران خوبی هستید. این نشان‌دهنده توانایی شناختی بالا در شماست. چون افرادی که در این حوزه عالی عمل می‌کنند، قابلیت بازیابی سریع کلمات و ساخت جملات با محتوا را دارند. احتمالا شما ذهن هوشیاری دارید و خیلی راحت می‌توانید جملات را از ذهنتان بر زبانتان جاری کنید.

توانایی شناختی مهارت مهمی است که در موفقیت شغلی شما اثرگذار است. نه به این معنا که شما حتما باید نمره بالایی در این توانایی کسب کنید تا در شغل خود موفق شوید، بلکه باید شغل مناسب با سطح توانایی شناختی خود را پیدا کنید. پژوهشگران برای توانایی‌های شناختی دو دسته را درنظر گرفته‌اند.

توانایی‌‌های شناختی رابط بين رفتار و ساختار مغز بوده و گستره وسـيعی از توانـایی‌هـا (برنامـه‌ريـزی، توجـه، بازداری پاسخ، حل مسئله، انجـام هـمزمـان تكـاليف و انعطاف‌پذيری شناختی) را در بر می‌گيـرد . ايـن مـوارد فقط شامل بخشی از توانایی‌های شناختی مـی‌شـود كـه پایه آن منطق است. اين توانایی‌‌ها شناخت سرد هستند. پايه بخشی ديگر از توانایی‌های شناختی كه به شناخت گرم معروف‌اند و در تجربـه پـاداش و گزنـد، تنظيم رفتارهای اجتماعی و تصميم‌گيری در حالت‌های هيجانی نقش دارند، خواسـته‌هـا، باورهـا و هيجـان‌هـا هستند.

حال که به اهمیت توانایی شناختی پی بردید، چطور می‌توانید آن را تقویت کنید؟

برای اینکه بتوانید توانایی شناختی خود را تقویت کنید، در ابتدا باید به فکر بهبود مهارت‌ها و توانایی‌های در زمینه حافظه، تمرکز، توجه، هوشیاری، ادراک، تصمیم‌گیری و حل مساله باشید. افرادی که از نظر شناختی تقویت شده‌اند، ضرورتا توانایی شناختی فوق‌العاده ندارند، بلکه همه افراد، چه سالم و چه بیماران مبتلا به اختلالات عصبی و روان‌شناختی می‌توانند از مزایای روش‌های مختلف تقویت شناختی، باری افزایش توانمندی‌های مغزی و ذهنی خود استفاده کنند. این مساله باعث بهبود سلامت روانی و جسمانی آن‌ها و ارتقای کیفیت زندگی آنان می‌شود. روش‌هایی که برای تقویت توانایی شناختی توصیه می‌شود به شرح زیر است:

  • تغییر ذهن

اگر دنبال تغییر ذهن خود هستید، باید به بهبود توانایی‌های درون‌فردی و برون‌فردی خود بپردازید. توانایی‌های درون‌فردی مانند هوش هیجانی، شناسایی دقیق هیجان‌ها و توانایی مدیریت آن‌ها، تقویت اعتمادبه‌نفس و مهارت‌های خود-مدیریتی را در برمی‌گیرد. توانایی‌های برون‌فردی مهارت‌هایی همچون برقراری ارتباط کلامی و غیرکلامی، گفتگو و مذاکره، ابراز وجود، حل تعارض، توانایی بروز احساسات عمیق درونی و… هستند.

از سوی دیگر ممکن است مجموعه‌ای از باورهای مخرب در وجود شما باشد که بنای بسیاری از رفتارهای اشتباه شما را تشکیل دهد. به عنوان مثال باورهایی همچون «من هرگز نباید شکست بخورم.» باعث به وجود آمدن رفتارهایی می‌شود که در آن فرد تلاش می‌کند به هر قیمتی شده جلوی شکست خود را بگیرد. این رفتارهای مخرب می‌تواند از زیرآب‌زنی همکاران تا نپذیرفتن اشتباهات صورت گرفته در محیط کار را شامل شود. در مباحث روانشناسی از این قبیل باورها، با عنوان باورهای غیرمنطقی یاد می‌شود.

چند نمونه از این باورهای غیرمنطقی به شرح زیر است:

  • من همیشه باید بهترین کارمند شرکت باشم.
  • من هرگز نباید بیمار شوم.
  • من باید در امتحانات خود بهترین نمره را کسب کنم.
  • من هیچ وقت نباید خطا کنم.
  • من باید بهترین مادر/پدر دنیا باشم.
  • فرزند من باید بین کودکان فامیل بهترین باشد.

و تمام مواردی که کلماتی مانند باید، نباید، همیشه، حتما، بهترین، قوی‌ترین، باهوش‌ترین و… را دربرمی‌گیرد در همین باورهای غیرمنطقی دسته‌بندی می‌شود. برای جلوگیری از چنین باورهایی می‌توانید یک روز از صبح تا شب خود را در موقعیت‌های مختلف رصد کنید و ببینید تا چه حد از این جملات در رفتارهای روزمره خود تبعیت می‌کنید. سپس به خود یادآوری کنید شما به عنوان یک انسان ممکن است بیمار شوید، شکست بخورید، خطا کنید و…

با انجام این تمرین به صورت روزانه خواهید دید ذهن شما از نتیجه کار به سمت مراحل انجام آن متمرکز می‌شود. این امر باعث افزایش بهره‌وری شما در کار خواهد شد که علاوه‌بر نتایج بهتر، درصورتی که با شکست روبره‌و شدید، بهتر می‌توانید با مساله کنار آمده و در صدد جبران آن برآیید.

  • هدفمند کردن ذهن

یکی دیگر از کارهایی که به شما کمک می‌کند توانایی‌های شناختی خود را تقویت کنید، هدفمند کردن ذهن است. ممکن است این سوال برای شما به‌وجود آید که هدفمند کردن ذهن یعنی چه؟ به طور کلی می‌توان گفت هدفمند کردن ذهن یعنی توانایی متمرکز کردن آن در موضوعاتی که حائز اهمیت است. یعنی شما این توانایی را داشته باشید روی موضوعاتی که در هر لحظه برایتان مهم است، متمرکز شوید.

حال آنکه به کمک فعالیت‌هایی مانند تصویرسازی ذهنی و تجسم خلاق می‌توانید ذهن خود را متمرکز کنید. برای تصویرسازی ذهنی یک داستان ذهنی با شروع و پایان برای خود در نظر بگیرید. سعی کنید در ذهنتان سناریو را تصور کنید. برای تجسم خلاق می‌توانید از کتاب‌های صوتی استفاده و تلاش کنید داستان در حال روایت را تجسم کنید. در ابتدا ممکن است متمرکز شدن و انجام این تمرین‌ دشوار باشد، اما با تمرین روزانه می‌توانید آنها را در خود تقویت کنید.

  • آموزش ذهن برای کنترل فشار روانی و تن‌آرامی

همه روزهایی را در زندگی و کار خود تجربه کرده‌اید که واقعا استرس‌زا و نگران کننده بوده‌اند. تحقیقات نشان داده جابه‌جایی در کار، تغییر شغل، ترفیع رتبه، کسر از حقوق و… موقعیت‌های استرس‌زایی را برای کارمندان به‌وجود می‌آورند. ممکن است بدون اینکه خودتان بدانید ساعت‌ها در روز این مسائل استرس‌زا را با خود مرور کرده باشید. این اتفاقات همچنین ممکن است باعث بروز تیک‌های عصبی مانند جویدن ناخن، کندن پوست صورت، کندن ابروها یا حتی مژه‌ها، تکان دادن پاها و… شوند.

متاسفانه امروزه فشارهای روانی به دلیل دوره مدرنیته و پرهرج‌ومرج، زندگی بسیاری از افراد را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. به میزانی که این فشارهای روانی زیاد شوند و شما تسلطی روی آن‌ها نداشته باشید، ممکن است تمرکز و ذهن‌آگاهی خود را از دست دهید. روانشناسان از دیرباز در صدد یافتن راه‌هایی برای کاهش اثرات این فشارهای روانی بوده‌اند. فعالیت‌هایی مانند مراقبه، ذهن‌آگاهی و یوگا یکی از پرکاربردترین راهکارها هستند. شما می‌توانید با یادگیری این فعالیت‌ها علاوه‌بر کاهش فشارهای روانی روزانه، به افزایش تمرکز خود کمک کنید و به‌دنبال آن توانمندی بالایی در توانایی‌های شناختی خود کسب کنید.

پایه همه این تمرینات براساس تجربه احساس شما در زمان حال و اکنون است که کمک می‌کند به احساسات خود در زمان حال آگاه شوید و سعی کنید با این احساسات ارتباط برقرار کنید.

ج) توانایی ارتباطی (رفتاری)

اغلب شما در زندگی خود دوستان و همکارانی دارید که در برقراری ارتباط بسیار توانمندند، دیگران از هم‌صحبتی با آنها لذت می‌برند، در حفظ روابط بلندمدت بسیار موفق هستند و… . این افراد به سلاحی مجهز  هستند که از آن به عنوان توانایی ارتباطی یا رفتاری یاد می‌شود. توانایی‌های رفتاری تمام رفتارهایی را شامل می‌شود که برای برقراری ارتباط موثر، سودمند و هدفمند به آن نیاز دارید.

هنگامی که بتوانیـد با همکاران و اطرافیان خود ارتبـاط مـوثر برقـرار کنیـد، آنها بـه شـما احتـرام مـی‌گذارنـد و اعتمـاد دارنـد. اگـر در برقــراری ارتبــاط چنــدان مــوثر عمــل نکنیــد، زنــدگی شخصی و کاری‌تــان را در یــک یــا چنــد بعــد نــاقص خواهیــد دیــد. ارتبــاط مــوثر زنــدگی را ثمــربخش مــی‌کنــد، امــا بــه شــرطی کــه توانایی‌های ارتباطی خود را شناسایی کنید، با شیوه‌های ارتباطی در مواجهـه بـا افـراد متفـاوت آشـنا شـوید و سـعی کنـید خطاهـای ارتبـاطی خـود را اصـلاح کنید. اولـین گـام در ایـن فراینـد شناسـایی احساسـات، عواطـف و توانمنـدی‌های خـود و سـپس گـروه یـا جامعه‌ای است کـه در آن زنـدگی می‌کنـید یـا مایـل بـه برقـراری ارتبـاط بـا آن هسـتید.

گاهی ممکن است شما و افراد موفق جامعه از فرصت‌های یکسانی برخوردار باشید. اما افراد موفق آن‌هایی هستند که به «توانایی‌های ارتباطی» مجهز می‌شوند. چنین افرادی، قدرت بیان خوبی دارند؛ خود را به درستی مطرح می‌کنند و در شرایط مختلف با افراد مافوق، هم‌تراز و زیردست ارتباطی مناسب و مؤثر برقرار می‌کنند. بعضی‌ها چنان در برقراری ارتباط توانایی دارند که حتی می‌توانند سرنوشت جوامع بشری را تحت‌الشعاع قرار دهند. رهبرانی چون گاندی، نلسون ماندلا و… از این دست افراد هستند.

اما ارتباط ممکن است در سه سطح اتفاق افتد:

  • ارتباط درون‌فردی: همان ارتباط با خود است و شامل فعالیت‌هایی مثل پرورش افکار، تصمیم‌گیری، خودنگری و… می‌شود.
  • ارتباط بین‌فردی: به ارتباط بین دو یا چند نفر گفته شده و فعالیت‌هایی مثل مصاحبه، مشاوره، تهیه نوشته یا مقاله را شامل می‌شود
  • ارتباط عمومی (جمعی): در این ارتباط پیام برای جمعی از مخاطبین ارسال می‌شود. این نوع ارتباط ممکن است مستقیم یا غیرمستقیم (رادیو، تلویزیون، مجله و …) باشد.

افرادی که از توانایی ارتباطی بالایی برخوردارند، اغلب در هر سه سطح از ارتباط موفق عمل می‌کنند.

حال که به اهمیت توانایی رفتاری پی بردید، چطور می‌توانید آن را تقویت کنید؟

ازآنجاکه توانایی رفتاری اولین اساس برقراری ارتباط است، همه شما ممکن است به صورت ناخودآگاه از هرکدام از موارد ذیل استفاده کنید. اما به دلیل اهمیت به‌کارگیری این مهارت ما در زیر چند راهکار برای بهبود و تقویت آن ارائه می‌دهیم.

  1. یک سلام همراه با لبخند ارائه کنید. سلام همراه با لبخند علاوه‌براینکه پذیرش فرد مقابل شما را برخواهد انگیخت، موجب برانگیختگی اعتمادبه‌نفس ما خواهد شد.
  2. به ارتباط غیرکلامی بها بدهید. گاهی با حرکات چشم یا تکان سر به مخاطب نشان دهید با او در ارتباط هستید و به سخنان او گوش می‌دهید.
  3. ابراز مشخص افکار و احساسات. مغز می‌تواند مقدار مشخصی اطلاعات را در یک زمان دریافت کند. در هر ثانیه با بمبارانی از پیام‌ها روبه‌رو هستید. به همین دلیل پیامی که به دیگران می‌رسانید، باید مشخص و واضح و مشخص‌کننده افکار و احساساتتان باشد.
  4. بپرسید. پرسش و طرح سوال بخش مهم و جدایی‌ناپذیر برقراری ارتباط است و ذهن شما را نسبت به موضوع روشن می‌کند.
  5. درك اصول ارتباطی. روند برقراری ارتباط عبارت است از: هدف، رمزگذاری پیام، انتقال پیام، دریافت پیام، رمزگشایی یا درک پیام دریافتی، ارائه بازخورد یا واکنش به فرستنده پیام.
  6. درجمع صحبت کنید. صحبت در جمع به شما کمک می‌کند توانایی بیشتری در برقراری ارتباط با دیگران پیدا کنید. این اقدام سبب افزایش اعتمادبه‌نفس شما می‌شود.
  7. از کنار بازخورد به آسانی نگذرید. بازخورد کلید برقراری ارتباط است. بازخورد به شما کمک می‌کند ارتباط شما با گیرنده یا فرستنده پیام سازنده باشد.
  8. صداقت و همرنگی داشته باشید. باید رابطه‌ای ایجاد کنید که صداقت و همرنگی جزء ارکان اصلی آن باشد. باید جوی به وجود آورید که اعتماد و اطمینان در آن حاکم باشد. این اطمینان را به مخاطب بدهید که این حرف‌ها هیچ گاه بر ملا نمی‌شود و اگر جایی هم بازگو شود، با اجازه اوست.
  9. مهارت همدلی را به خوبی بیاموزید. با همدلی می‌توانید از احساسات و شرایطی که دیگران تجربه می‌کنند، آگاهی کاملی پیدا کنید.
  10. از پیش‌داوری‌‌ها دوری کنید. در مورد وضعیت ظاهری، شخصیت، موقعیت و… فرد مقابل خود قضاوت نکرده وپیش داروری نکنید. د) توانایی‌های کلی

این بخش از توانایی‌ها شامل کلیه امکانات و دارایی‌هایی است که ممکن است شما داشته یا نداشته باشید. توانایی‌هایی مانند جنسیت، سن، شرایط مالی، شرایط محیطی و… همگی در این دسته از توانایی‌ها قرار می‌گیرند. توانایی‌های کلی از این نظر که شما قادر به دخل و تصرف کمتری در آن هستید، باهم مشترک هستند.

به عنوان مثال جنسیت چیزی نیست که شما بتوانید آن را انتخاب کنید، اما برخی از کارها براساس جنسیت طبقه‌بندی می‌شوند. بکار در معدن سخت و طاقت‌فرسا است و افراد غالبا برای این شغل دنبال مردان هستند تا زنان. همچنین شرایط محیطی کمتر تغییر می‌کند و شما نمی‌توانید انتخاب کنید در کدام شهر یا کشور به دنیا بیایید. نهایتا آنچه در توان شماست انتخاب محل جدید برای زندگی و کار است. به عنوان مثال مهاجران اغلب افرادی هستند که از توانایی محیطی کمتری برخوردارند. از سوی دیگر، گاهی مدیران برخی مشاغل دنبال استخدام نیروی جوان با توان بدنی بالاتر هستند. گاهی هم افراد دنبال استخدام نیروی باتجربه‌تری هستند و به همین دلیل افراد مسن را به افراد جوان ترجیح می‌دهند. ممکن است شما برای شروع به کاری نیاز به سرمایه‌ اولیه داشته باشید و توان مالی شما برای شروع آن کار کم باشد. همه مولفه‌هایی که ذکر شد، برای موفقیت شغلی شما مهم هستند، اما نه به این معنی که شما باید از تمام این توانایی‌ها برخوردار باشید، بلکه به این معنا که باشد شغل مناسب با توانایی‌های خود بیابید.

توانایی یکی از مهترین ویژگی‌های فردی است که وجود آن در همراهی شما برای پیمودن مسیر موفقیت ضروری است. هر کدام از موارد بالا به عنوان سلاحی عمل می‌کنند که شما را به موفقیت نزدیک و نزدیک‌تر خواهند کرد. کنار شناسایی ویژگی‌های شخصیتی، هوش، استعداد و… حتما باید از توانایی‌های خود آگاه شوید تا بتوانید در کوتاه‌ترین زمان ممکن به بهترین نتیجه برسید. بنابراین هیچگاه از شناسایی توانایی‌های خود غافل نشوید. چراکه مانند شخصیت، توانایی‌ها نیز کاملا پویا هستند و در هر برهه‌ای از زمان ممکن است توانایی‌های جدیدی کسب کنید که خود از وجود آن غافل باشید.

پله آخر

توانایی‌ها زیرساخت اصلی آینده کاری، روابط، زندگی شخصی و… را شکل می‌دهند. اگر شما نیز تجربه متفاوتی از توانایی‌های خود دارید، می‌توانید نظرات خود را با ما در ردپا درمیان بگذارید.

امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا